حسرت پرواز

عاشق یعنی دچار و فکر کن که چه تنهاست اگر که ماهی کوچک دچار آبی بیکران دریا باشد...

حسرت پرواز

عاشق یعنی دچار و فکر کن که چه تنهاست اگر که ماهی کوچک دچار آبی بیکران دریا باشد...

تنها برای تو می نویسم...

 

برایت می نویسم

 

فریاد کنم اندوه سال های نبودنت را


آنقدر از من دوری که برای رسیدن


تقویم قد نمی دهد


اما برایت می نویسم


از ته مانده غرورم


ودل تهی


و چشمهای منتظر


و دردی که با دیدنت تسکین می یابد


از همه وهمه که نشان نبودنت را میدهد

 

و تمام نامه ها را به آدرسی که ندارم پست خواهم کرد...

 

می خوام دوباره بنویسم شاید کمی تسکین بگیرم...

می خوام بگم چرا دنیای ما این جوریه؟

چرا با من با تو بد تا میکنه... بد تا کرد...!

چرا بعد این همه آشفتگی و دربه دری همه میگن زندگی کن؟

 آخه چه جوری...؟ من که کاری به کسی نداشتم...

داشتم نون عشقمو می خوردم...

به قول شما داشتم زندگی می کردم...

من که به همون دل خوشیهای کوچیکم قانع بودم...

چیزی نخواستم از این دنیا...

این وسط کی رشته الفت گسست... کی بد شد؟ من یا تو...

باشه حتما من بدم که باید بد ببینم...

لابد من باید تنها قربونی این عشق باشم...

من باید خودمو با این نبودنت تطبیق بدم...

من باید از کوچه های اقاقی خاطرات پای پیاده بگذرم...

گریه و حسرت تنها در وجوم من ریشه بزنه...

جوانیم هم به پای تو در این سرای دلتنگی میگذره...

حالا که نیستی می خوام منی نباشه...

بی وفایم  قطرات اشکهای بیگناهم میباره تندتر از همیشه...

کجایی... با که هستی... در خیال چه هستی...

خیابان و کوچه ای نمانده که خالی از یاد تو باشه...

با هر بار آمدن باران یاد تو بیشتر در فضای تاریک چشمام موج میزنه...

 قطرات سرشکسته نگاهم با آه و انتظار در قلبم رسوب میکنن...

میدونم دیگه بر نمی گردی...

 

 

خسته دل و تنها اسیرم در میان بودن و نبودن... میدانم کسی مرا نمی شناسد در این منزلگاهم که بیابانی لخت و عریان است... مکانی است که خودم برای زیستن انتخاب کرده ام حالا بماند خواسته یا ناخواسته... شاید برای یک لحظه غفلت در نگاهم به اینجا تبعید شدم... نمیدانم...فقط میدانم از طلوعی تا غروبی دیگر در اینجا تازیانه خور باد بی وفا شده ام... بوسه های آفتاب بی مهری هم بند بند وجودم را می سوزاند...  قطره ای از آسمان ابری چشمهایم سرازیر است... می خواهد بگریزد از این برهوت ولی نمی تواند... ولی من اگر هم بتوانم در اینجا می مانم در اینجا بودن بهتر از با تو بودن است...می خواهم بگویم از عشق بی پایان که حالا نافرجام شده است چه فایده گفتن... از اسمی کهنه بر روی کتاب گفتن چه حاصل... همه چی فانیه... دیگر حرفی نیست جز چشم دوختن به افق های دور و شاید هم دست نیافتنی...

و من هنوز هم عاشقم...

نظرات 80 + ارسال نظر
رویا سه‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:03 ب.ظ http://mfkhaterat.parsiblog.com

اول شدم
مطلب زیبائی بود ولی راستش زیاد مغموم بود و چون میدونم یه اینها از ته دلت هست بیشتر ناراحت میشم ب

خودت به ذهنت بیشتر بها بده و مواظب روحیه لطیفت باش
دخترکم باید قوی باشی وگرنه قدمهای این دنیا اگر بفهمد با انسان ضعیفی روبروست خردش میکند لهش میکند قوی باش و به قول اون جمله معروف
حتی اگر شجاع نباشید قیافه افراد شجاع را به خود بگیرد روزی خواهد رسید که واقعاْ به شجاع بودن عادت کنید و شجاعت صفت شما شود
قوی باش و بگذر گذر زمان مشکلات را از بین ببرد

hamidel سه‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:17 ب.ظ http://hamidel.blogsky.com

به جهان چشم گشودن در دست ما نیست و از آن چشم

بستن هم در دست ما نیست ولی به جهان با چشم باز

نگریستن چرا!!!!!!!!!!!!!!
.....................
وبلاگت که قاط زده عزیزم اگه رفع نشد قالبشو عوض کن
-بازم همیشه شاد باش

بوسه سه‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:37 ب.ظ http://www.bose.blogsky.com

سلام
خیلی زیبا بود
بدون تارف می گم
امید وارم زندگی یه زیبایی هم داشته باشید

شاعر غزل درد سه‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 01:01 ب.ظ http://ghazale dard.blogfa.com

و من هنوز عاشقم.چقدر زیبا.این به من الهام داد یه غزل بگم.ممنون از لطفت

روح سرگردان سه‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 01:48 ب.ظ http://hossainhr.blogsky.com

سلام دوست عزیز
امیدوارم از دست من ناراحت نشید ولی با خوندن نوشته هاتون حالتی بهم دست داد و افکاری در ذهنم شکل گرفت که مجبورم کرد تا براتون بنویسم چیزهایی که شاید تکراری باشه یا بی فایده یا حرف هایی از سر بی دردی و خوشی یا... ولی...

این روزها غم و درد شده تیتر تمام صحبت های جوونی.
ولی آیا تا به حال به دلیل این ناراحتی ها فکر کردید.
شاید بشه با توجه و تفکر در علت این غصه ها راهی برای شاید و فرار از غم پیدا کرد! نظر شما چیه؟

به نظر شما آیا تا به حال خداوند انسانی را بدون غم و غصه و در شادی و نشاط محض خلق کرده؟ و اگر خلق کرده آیا این نشاط و شادی واقعی و جاوید بوده یا صوری و ظاهری؟ یا زودگذر و دنیوی؟

به نظر شما انسانهای بزرگ و مشهور و دوستان خدا زندگیشون سراسر لذت و شادی بوده و هرگز عاملی برای غم و غصه در زندگیشون وجود نداشته؟

یا به نظر شما من دارم حرف های بی ربط می زنم و مثل آدمی که از دور چشمم به آتش افتاده دارم در مورد پروانه ای که در آتش غرق شده نظر می دم؟

به نظر شما عشق چیه؟
آیا صرف دوست داشتن را می شه عشق نامید؟
آیا عشق یعنی علاقه شدید قلی؟
آیا عشق انتهایی داره؟

به نظر شما عاشق ترین آدم دنیا در حال حاضر کیه؟
به نظر شما عاشق ترین آدمی که روی این زمین بوده و دیگه نیست کی بوده؟
به نظر شما شیرین عاشق خسرو بود یا برعکس با فرهاد عاشق شیرین؟
به نظر شما پیامبران و امامان هم عاشق بودن؟
به نظر شما حضرت علی و امام حسین هم عاشق بودن؟

چرا بعضی عشق ها جاودان مودنده و همه جا ازش صحبت می شه ولی خیلی عشق ها بعد از مدتی حتی از یاد عاشق و معشوق هم می ره؟
آیا اصطلاح عشق در مورد عشقی که قابل فراموش شدن باشه درسته؟

به نظر من... عشق بزرگ ترین نعمت خداست. عشق هدف خلقت آدمه. عشق منتهای رشد و عروج آدمه و زندگی بدون عشق یعنی زندگی گیاهی. زندگی بدون عشق یعنی مرگ مغزی.
ولی عشق چیه؟
آیا عشق هم مراحل و طبقاتی داره؟

به نظر من کشش و علاقه میان دختر و پسر و بعدش ایجاد دلبستگی و پیوند قلبی سرآغاز عشقه ولی...
به نظر شما بعد از این دلبستگی چی می شه؟
لیلی و مجنون به هم می رسن و داستان عشق تموم می شه؟
یا این عشق ادامه پیدا می کنه تا زمان مرگ؟
بعد از مرگ چی؟
آیا در صحرای محشر هم که مادر از فرزندش گریزانه بازم این عشق ما وجود داره؟
یا اینکه این عشق زمینی وسیله ایه برای آشنایی آدم با مفعوم عشق و چشیدن معنی دلتنگی و غم دوری از معشوق و تلاش برای یافتن معشوق و پیدا کردن راهی که به معشوق و عشق ابدی منتهی می شه؟

به نظر شما می شه روی دلبستگی بین دو قلب که بعد از مدتی یکی از این قلب ها دلبسته قلب سوم می شه و قلب اول را فراموش می کنه اسم عشق گذاشت و می شه چنین قلبی را عاشق نامید؟
به نظر شما آیا ارزش داره که برای کسی که لایق اسم عاشق نیست اندوه خورد؟

اگه پدر عروسک دخترش را ازش بگیره تا دختر متوجه درس و زندگی و رشد و تعالی بشه و بعد پدر عروسک بهتر و زیباتری به دخترش در شب تولد اولین فرزند دخترش هدیه بده در حق دختر ظلم کرده و دختر باید تا اون روز از غم دوری از عروسک ناراحت باشه و از درس و زندگی فراری؟
به نظر شما این دختر کیه؟ پدرش کیه و عروسک چیه؟ فرزند این دختر چی می تونه باشه؟

راستی حتما به خوبی می دونید که مسلمان یعنی کسی که به احدیت و عدالت خداوند و قیامت ایمان داشته باشه. حالا به نظر شما این خدای عادل که عدلش بهش اجازه ظلم به مخلوق را نمی ده چرا بعضی از بنده ها را غم می ده؟
آیا این غم ظلم در حق بنده است یا این غم هم نعمته و ما از حکمتش بی خبریم. آیا این غم می تونه شروعی برای یافتن شادی جاوید در آغوش عاشق واقعی یعنی آغوش بر مهر خداوند باشه؟

ببخش که این داداش کوچیکت اینقدر پرحرفه و ببخشش که اگه حرفاش حرف شاهد آتشه نه غریقه آتش. ولی این احتمال را هم بده که شاید خودش هم پروانه وار غرق در عشق شمعی باشه و ...

موفق باشید و عاشق.
یا علی.

سلام دوست خوبم از اینهمه دقت و توجهت خیلی ممنونم.شما طوری برام نوشتین که مجبورم کردی به تک تک سوالاتون پاسخ بدم.البته تا جایی که بتونم.
اول از همه این که من به علت ناراحتیای خودم خوب فکر کردم.این خیلی معلومه یه ضربه.یه افتادن. باعث شد شادی و شور و شر جوونی رو آروم آروم فرار کنه.چیزی که هنوزم توی وجودم هست و گاهی بهش سری میزنم.
در حواب سوال دیگه باید بگم منم اعتقاد دارم که خدا هیچکسو بدون غم نیافریده بلکه اگه همین غما هم نباشه وسیله ای برای سنجش توان بنده ها باقی نمیمونه.هیچکس تا حالا نبوده که طعم غم رو نچشیده باشه.این نظر خودمه.
باید بگم نمیتونم حدس بزنم عاشقترین مخلوق خدا کی بوده چون عشق قابل سنجش نیست.انواع زیادی هم داره و اینو میدونم تو عشق به خدا هیچوقت به پای خیلی از بزرگان و به قول شما دوستای خدا نمیرسیم.
گفتین به نظر من عشق چیه؟آیا انتهایی داره یا نه.پاسخ این سوالو از دید خودم میگم.به نظر من عشق تعریف کردنی نیست یعنی در قالب کلمات نمیاد ولی مظاهر و مصادیقش زیاده مصداقش رو میشه توی نگرانیای گاه و بیگاه برای معشوق.تو گریه ها و بیتابیای شب و نیمه شب. تو غصه های دوری.تو پر کشیدن برای آغوش معشوق وقتی که لباش پر از خنده میشه.برای ثانیه شماری برای لحظه ی دیدار.تو دل دل کردن برای گفتن چیزایی که همیشه میخوای بهش بگی ولی برات سخته. تو پر پر زدن دلت برای عشقت وقتی که حتی یه نسیم خنک کوچیک بهش میخوره. برای دلنگرونیای بی پایانت برای کسی که حتی یه لحظه نمیتونی تو فکرش نباشی و توی خیلی چیزای دیگه دید.و اما به نظر من عشق ت=نهایتی نداره.لااقل برای من اینطوره یعنی هیچوقت تموم نمیشه.یعنی انتها نداره.من تا ابد عاشق میمونم.
نه یادی که بعد از مدتی فراموش بشه و حتی دیگه تو خاطر خود دو طرف هم نباشه اسمش عشق نیست.عشق از نظر من اونه که همیشه و در هر شرایطی باقی بمونه و نه تنها کمتر نشه که هر لحظه و هر ثانیه بیشتر شه.من این عشقو با ذره دره ی وجودم لمس میکنم.عشق اینه که تو در شرایط سخت بازم کنار عشقت باشی و تنهاش نذاری.
آره دلبستگی بین دختر و پسر مقدمه ی عشق میتونه باشه ولی باید ادامه داشته باشه تا مصداق واقعی عشق بشه.عشق واقعی با رسیدن به معشوق تموم نمیشه حتی کم هم نمیشه بلکه هر روز و هر روز گسترده تر و عمیقتر میشه.حتی بعد از مرگ .اما در صحرای محشر که به قول شما مادر از فرزندش گریزانه این طبیعیه که عاشق و معشوق هم همو نشناسن یا از هم فرار کنن ولی بازم حتم دارم دو عاشق واقعی حتی در جهان دیگر هم دل در گروی هم دارند.
شما پرسیدید:به نظر شما می شه روی دلبستگی بین دو قلب که بعد از مدتی یکی از این قلب ها دلبسته قلب سوم می شه و قلب اول را فراموش می کنه اسم عشق گذاشت و می شه چنین قلبی را عاشق نامید؟
به نظر شما آیا ارزش داره که برای کسی که لایق اسم عاشق نیست اندوه خورد؟

نه این نظر من نیست ولی کسی که من عاشقش هستم کسی نیست که لایق این اسم نباشه.اما در مورد نفر سوم میتونم بگم اینجاست که باز هم عاشق واقعی سنجیده میشه اگر همچنان عاشقش بمونی عشقت ارزش تقدس یافتن هم داره.
نه من به هیچ وجه نگفتم که این غم از بی عدالتی خدا نسبت به من یا امثال من سرچشمه گرفته بلکه شدیدا معتقدم که تنها کسانی به این سختی و تلخی مورد آزمایش واقع میشن که لیاقت این امتحان رو دارن و من این آزمایش رو نشانه ی لطف بینهایت خدا به خودم تلقی میکنم و مثل همیشه تکیه میدم به دستای محکم خدا که هیچوقت تنهام نذاشته و هر وقت زمین خوردم باز اون بوده که دستم رو گرفته و بلندم کرده پس من هم این عشق رو موهبت ونعمت و هدیه ی خدا میدونم و ارزش این هدیه برای من کم شدنی نیست.
در آخر باید بگم که من عاشقم و از عشقم هرگز پشیمون نمیشم و اگر لایق باشم که همینطور عاشق زندگی آیندم رو شروع کنم اینو به خودم و طرف مقابلم و خدای خودم ثابت میکنم که میشه تا آخرین لحظه ی عمر عاشق موند.
دوست خوبم باید بگم به هیچوجه ناراحت نشدم بلکه خوشحالم شدم و ممنون از اینکه اینهمه دقت داری و برات اهمیت داره حال و روز یه خواهر کوچیک و خام.
بازم بهم سر بزن.من به حضور دوستان خوبی مثل شما دلگرمم.شاد باشین.

کلیک کن تو قلب من سه‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 03:37 ب.ظ http://www.dvp.mihanblog.com

وبلاگت بسیارجالب ومفید بود شما هم به ما سربزنید اگر برایتان ممکن میباشد وبلاگهای من را در لینکستان خود قرار دهید تا زیر سایه شما نسیمی به ما بوزد و بازدیدکنندگان شما گوشه چشمی به وبلاگ ما داشته باشند پیروز باشید به امید روزی که وبلاگهای من باعث شادی و امید شما دوست عزیز شود=>


http://www.dvp.mihanblog.com
کلیک کن تو قلب من
http://www.iranmaxim.mg-blog.com
وبلاگهای +/- جایزه 800 دلاری
http://www.mamno-13.blogsky.com
ورود 13- ممنوع

سلام دوست خوبم .از لطفی که دارین بینهایت ممنونم.همون بار اول تمام وبلاگاتونو لینک کردم همونطوری که خواسته بودین.متاسفانه سر در نمیارم چهطور تو وبلاگاتون میشه نظر بذارم.اگه راهنماییم کنین ممنون میشم.شاد باشی

رضا سه‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 03:39 ب.ظ http://baleshovgh.blogsky.com

سلام دوست عزیز
نوشته های شما که همیشه خبر از دنیای پر رمز و راز زنان دارد برایم زیباست.
به من هم سری در اینجا بزنید.

یک آدم اینجوری سه‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 04:03 ب.ظ http://yekadameinjoory.blogsky.com

سلام گلم

خیلی قشنگ بود نمی دونم دیگه چی بگم...
خیلی قشنگ بود...

قربانت یک آدم اینجوری

مژده سه‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 04:18 ب.ظ http://mozhdeh.blogsky.com/

سلام دوست عزیزم
واقعاً قشنگ بود ...و پر از غم...
ولی امیدوارم که دلتون همیشه همیشه شاد باشه
مرسی دوست گلم

خانومی سه‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 05:34 ب.ظ http://www.khanoomiii.blogsky.com

سلام.مرسی که به من سر زدی.در مورد نوشته هام هم نظر لطفته عزیزم .

راستش با خوندن نوشتت یه عالمه غم نشست توی دلم . میدونم دوری از عشق خیلی سخته اما انسان برای همین سختی ها دنیا اومده . نمیگم غصه نخور چون غصه خوردن داره . سعی کن دلتو آروم کنی . شاید اینجوری راحت تر بشه تحمل کرد .
به هر حال افتخار میکنم که دوست خوبی مثل تو دارم .

زندگی به کامت باشه ...

مانی سه‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 08:26 ب.ظ http://maniyeman.blogsky.com

سلام دوست عزیز من هنوز جوابم رو نگرفتم خوشحال میشم کمکم کنید

ساینا سه‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 10:45 ب.ظ http://chakavaketanha.blogsky.com

سلام عزیزم .ممنون که سر زدی .
واسم دعا کن که محتاجم به دعا !!!!
****فقط میدانم از طلوعی تا غروبی دیگر در اینجا تازیانه خور باد بی وفا شده ام... ***** چه قدر حرف داره!!!!از این زیبا تر هم میشه؟؟؟؟
از نوشته ات لذت بردم .خیلی خیلی به دلم نشست
پاینده باشی

سانچو سه‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 11:01 ب.ظ http://lastword.blogsky.com

و من عاشق تر از تو .....

علی سه‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 11:30 ب.ظ http://bani.blogsky.com

سلام

ممنون از لطفت
پاینده باد

وقتی خواندم یاد یکی از نوشته هام افتادم.
ولی ننوشتمش.

خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود
و
ماه را ز بلندایش به سوی خاک کشیدن بود
پلنگ من دل مغرورم پرید و پنجه به خالی زد
که عشق ماه بلند من برای دست رسیدن بود
گل شکفته خداحافظ اگرچه لحظه دیدار است
شروع وسوسه ای در من به نام دیدن و چیدن بود
من و تو آن دوخطیم آری موازیانه به ناچاریم
که هردو باورمان زآغاز به یکدیگر نرسیدن بود
چه سرنوشت غم انگیزی است که کرم کوچک ابریشم
تمام عمر قفس می بافت ولی به فکر پریدن بود

دوست نازنین
بیا پیشم
آپم

... چهارشنبه 4 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 03:27 ق.ظ http://raghse-sayeha.blogsky.com

زیبا بود موفق باشی
چون دوستت می دارم
حتی افتاب هم که بر پوستت بگذرد
من میسوزم
پائیز که از حوالی حوصله ات بگذرد
من زرد می شوم
روسری زردت که از کوچه عبور می کند
عاشق می شوم
و تا کفش های رفتند جفت می شود
غریب می مانم
و تنها وقتی گریه ای گمان نمی برم در تو
من سبز می مانم
که نیلوفرانه دوستت می دارم
نه مانند مردمانی که دوست داشتن را
به عادتی که ارث برده اند
با طعم خریزه نشخوار می کنند
من درست مثل خودم
هنوز و همیشه دوستت می دارم

عباس چهارشنبه 4 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 08:10 ق.ظ http://www.amb.blogsky.com

سلام خوبی من آپم میخواستم بگم من شما رو اد کردم اما ندیدم شما...
بگزیریم عالی بازم
بازم بنویس جگرک
راستی شما یادوستانتون دعوت نامه پرشین گیگا رو دارید

behshad ( Booter)yahoo 8 Final چهارشنبه 4 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 09:49 ق.ظ http://www.booter-rasht.blogsky.com

salam dost aziz va jadid man khob hasty
wblaget khob bood va jaleb tonesty be man ham sar bezan az barname ham estfadeh kon va be dostat moarefy kon
moafagh bashy
behshad
bye

روح سرگردان چهارشنبه 4 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 11:02 ق.ظ http://hossainhr.blogsky.com

سلام دوست عزیز
ببخشید بازم سر زده اومدم و قبلش خبر ندادم که واسم شتری... گاوی... گوسفندی... مرغی... جوجه ای... چیزی قربونی کنید. خوب خودتونو ناراحت نکنی. من اصلا ناراحت نشدم. واس خاطر اینکه نبودید از پذیرایی کنید هم ناراحت نشدم چون روزه بودم.
خوب حالا که شما نیستید واستون گوشه این دفتر می نویسم که:
خیلی خوشحالم از اینکه شما چنین ارتباط قوی و صمیمی ای با خدا دارید و معنی واقعی عشق را به خوبی درک کردید.
درک معنی عشق اصلا چیز راحتی نیست. بهتون قول میدم که بیشتر از ۹۰ در صد پسرها نمی دونن عشق یعنی چی و فقط دم از عشق میزنن و متاسفانه چرب زبونیشون باعث می شه که...
خوش به حالتون که به قول الیاس این فرصت پرش براتون حاصل شد تا بدین وسیله پروازی به سمت اوج آسمان عشق الهی براتون حاصل بشه.
راستی چند روز پیش توی انجیل برنابا چیز جالبی خوندم. مفهومش این بود یه عاشق واقعی نمی تونه دو تا معشوق داشته باشه و قطعا حاضره برای رسیدن به معشوق واقعی اش هر سختی ای را با کمال میل تحمل کنه.
انسان ها هم همه عاشق هستند. ولی نمی تونن عاشق دو معشوقه به نام های خدا و جسم مادی باشند. پس برای رسیدن به معشوق واقعی باید هر سختی ای را تحمل کنه خصوصا تا جای ممکنه به جسم مادی کم محلی کنه و اذیتش کنه تا این به ظاهر معشوق یا عاشق از نیرنگش منصرف بشه و مسیر رسیدن به معشوق واقعی یعنی خدا مهیا بشه.


دلا منال ز بیداد و جور یار که یار
تو را نسیب همین کرده است و این داد است.

سعید چهارشنبه 4 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:40 ب.ظ http://jenabsarhang.blogsky.com/

سلام به رئوفه عزیز
ممنون از این همه لطفت .
فاجعه نبودنت مرا در خلسه ای فرو برده است تا امروز که مرگ را زیسته ام ...
به امید سبز بودنت .

غریبه آشنا چهارشنبه 4 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 02:34 ب.ظ http://www.gharibehashena11.blogfa.com/

خدایا عاشقان را با غم عشق آشنا کن
زغمهای دگر غیر از غم عشقت رها کن
تو خو گفتی که در قلب شکسته خانه داری
شکسته قلب من جانا به عهد خود وفا کن

سلام رئوفه جان
واقعا زیبا بود
داغی که مدت ها بر دلم مانده است را تازه کردی
فقط میتونم بگم
از یار وفا که دید تا من بینم

به هر حال از لطف بی پایان شما ممنونم
شما وبلاگ فوق العاده ای دارید البته خودتون هم دختر فوق العاده ای هستید
باعث افتخار منه که با شما آشنا شدم
همیشه سبز باشی

behshad ( Booter)yahoo 8 Final چهارشنبه 4 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 02:48 ب.ظ http://www.booter-rasht.blogsky.com

salam dost aziz mer30 az babat sar zadan be man in nazar lotf shoma hast ke mikhn mano link konidmoafagh bashid va age kar dashtid id too wb hast onja matrah konid va khodetono HATMAN moarefy konid
moafagh bashid
behshad
bye

علی چهارشنبه 4 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 10:13 ب.ظ http://bani.blogsky.com

سلام
ممنون از لطفت
بله مال خودمه
زیبایی در نگاه توست
نه در آنچه بدان می نگری

چشم
دیدی که آمدم

به امید تابش گل بی بدیل لبخندت

ویدا پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:16 ق.ظ http://www.vida.it.tt

سلام
خیلی زیبا بود
بدون تارف
خیلی قشنگ بود نمی دونم دیگه چی بگم...
به منم سر بزن

روح سرگردان پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 08:11 ق.ظ http://hossainhr.blogsky.com

سلام دوست عزیز
ممنون که همچنان بنده نوازی می کنید و با قدوم سبزتون شهر ارواح را منو می کنید.
اجازه می دید در مورد وبتون یه چیزی بگم؟
امیدوارم ناراحت نشید و بتونم کمکتون کنم.
موقع لود شدن وبلاگتون برای من سه مشکل وجود داره که امیدوارم به زودی بر طرف بشه و میهمانان وب قشنگتون بتونن بیشتر لذت ببرن.
اول اینکه نوشت های شما به صورت کد شده نشون داده می شه و برای دیدنش باید انکدینگ بشه. این مشکل قطعا مربوط به ساختار برنامه نویسی قالبه و قابل رفعه ولی متاسفانه در این مورد من زیاد اطلاعی ندارم. آقای خدایی که شما این قالب را ازش گرفتید در این مورد تخصص خاصی داره و طبق ارتباطی که قبلا باهاش داشتم پسر خوبیه و امیدوارم در رفع این مشکل کمکتون کنه. چندتایی وبلاگ داره ولی الان اسماشون یادم نیست لطفا اگر خواستید حتما بگید و یادم بندازید تا براتون پیداشون کنم.
بعدش اینکه تصویر (احتمالا گل رز) بالا صفحه لود نمی شه که خیلی برام غیر عادیه چون مرجع این عکس در فضای اختصاصی آقای خدایی در پرشین گیگه و بایت راحت لود بشه ولی چرا نمی شه؟ شاید اصل عکس پاک شده باشه و اسم و موقعیتش تغییر کرده باشه. که البته اصلا مهم نیست و شما می تونید به جای اون هر عکسی که دوست داشته باشید جایگزین کنید.
و اما
دوست عزیز شما در بعضی از پست هایتون عکس هایی گذاشتید که مرجع اونها روی هارد خودتونه. مثلا در همین پست شما عکسی از داخل درایو (جی) پوشه (عکس) در اول پست قرار دادید. چون مرجع این عکس روی هارد خودتونه پس برای شما قابل رویته و به نظر هیچ مشکلی نیست ولی برای من و دیگران که به هارد شما دسترسی نداریم دیدن این تصویر غیر ممکنه. شما می تونید برای اینکه این مشکل حل بشه ابتدا
عکس مورد نظر خودتون را در یکی از سایت هایی که فضا رایگان برای این منظور در اختیار شما قرار می دهن مثل ساید تینی پیک که لینکشو واستون می زارم عکستون را آپلود کنید و بعدا لینک مربوط به عکس را در وبتون استفاده کنید. کار راحتیه فقط کافیه یه مرتبه امتحان کنید.
بازم ببخشید در کارتون فوضولی کردم.
خوشحال می شم بتونم کمکتون کنم.
فعلا.

www.tinypic.com

مهدی-دفتر عشق پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 08:16 ق.ظ http://daftareshghe.blogsky.com

سلام دوست عزیز. خوبی؟ وب لاگ بسیار زیبایی داری. خوشحال شدم از حضورت در دفتر عشق .و مرسی از لطفت. دفتر عشق به روزه. باز هم منتظرم. شاد باشی

عباس پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 08:30 ق.ظ http://www.amb.blogsky.com

من وقت کردم تا تمام حرفهات رو بخونم
به نظر من
شما دخترا فکر میکنید همه پسرا بدن
بزار به شما یه داستان که نه واقیتی رو بگم
از خودم
من تا حالا دخترهای زیادی رو دوست داشتم ولی خوب به خاطر بعضی مسال به خودم اجازه ندادم
زندگیشنون رو خراب کنم
نمیدونم این حرف من درست هست یانه
ببینید اسم شما رئوفه بود دیگه
درسته آخه تو بلاگ حسرت پرواز نوشتی
بله داشتم میگفتم
من بعضی وقتا میبینم یه دختر خیلی به من علاق منده ولی
واقیت من وقتی میبینم نه پول نه ماشین نه حتی کار نه حتی سربازی رفتم
به خودم اجازه ندام
جز چندین مورد
آخریشو به شما بگم
شما فکر میکنید پسرامیشکونن و میرن
نه عزیز من اون دوره تموم شد
فاتحش رو خوندن حلواشم خوردن که هیچ
سر قبرشم دیگه نرفتن
خلاصه من این دختر اصفهانی رو از تهران دیدم نمایشگاه
عاشقش شدم هم لحجه هم صورت
خلاصه
من شمارم به سختی به اون دادم
زنگ زد
روز اول گفت
به من هی پسر تو باید به حرفهای من گوش کنی
من میدونی گفتم باشه
من فقط حقیقت رو به اون گفتم
حتی سوال های رو که فکر میکردم درسته رو هم
بدون این که بپرسه جواب دادم
مثلا من گفتم تو اهمیت نداره برات که شوهرت معتاد باشه
بعد میگه مگه هستی
چی میشه به این آدم گفت
من میگم نه معتاد نه هیچی نیستم
خلاصه بعد از 3 ماه حرف زدنو این ورو اونور
خانم گفت
یه نفر تو یه روز هم عقد هم عروسی
بلاخره براش گرفتن
پس مرام من باید شکستن باشه
درسته میدونی به یک نفر عادت کردن یعنی چی
یعنی اگه اون بره مرگ
هر چند از اون به بعد هر جا اسم اصفهان میاد واقیت دلم نمیاد چیزی یا فوشی بدم
اما اصلا هم دوست ندام اسمش رو بشنوم
ولی از شانس من از اون روز تا حالا از شبکه 1 تا 5 هی میگه اصفهان اصفهان
خلاصه با اون که اون زدو رفت آیا روزی کسی اون رو نمیشکنه نظر تو چیه
من میدونم ازدواج نکرده پا فشاری کردم اما اون قلب نداشت سنگ بود
این داستان واقعی بود اگه میشود جزیات رو گفت شاید بیشتر باورم میکردی و گریه هم میکردی
عزیز
من میدونم شکستن زیاده اما قول دادم دیگه به هیچ نگاهی نگاه نکنم
راستی کتاب شب نیلوفریو بخون تا قلبت عاشق وعاشق تر شه
اگه نزدیک بودی برای شما میفرستادم
نویسنده رویا خسرو نجدی قیمت 4 البته همه کتاباش زیباست اینو قول میدم بخونی بقیش رو هم میخونی
دوست دار شما مسافری از تهران


سلام دوست خوبم.اول از همه ازت ممنونم که بهم سر زدی.
در پاسخ صحبتات میتونم بگم که دوست خوبم من به هیچ وجه اون فکری رو نکردم که شما میگین.من تو وبلاگ و با نوشته هام قصد ندارم از گروه خاصی حمایت کنم مثلا از دختران و گروه خاصی رو بکوبم مثلا پسرا.اصلا و ابدا منظور من این نیست.من تو وبلاگم فقط سعی میکنم حرفای دلم رو که به هیچ کس نگفتم بزنم.این اتفاقیه که برای خود من به این صورت افتاده و من اصلا اون رو عمومیت نمیدم به همه ی پسرا و ار تمام دخترا هم حمایت نمی کنم.من قبول دارم دخترایی هم پیدا میشن که به راحتی از دل آدما میگذرن و دل کسی رو که دوسشون داره میشکنن.من همیشه از دیدن این اتفاق متعجب میشم و با خودم میگم آخه خدا که قلب رئوفی به زنها داده اینا از چه جنسن که میتونن این کارو بکنن.البته این حرفم به این معنا نیست که پسرا همه از سنگن ولی سرشتشون از ازل با مونث ها فرق داشته.ولی بازم میگم من اصلا جنس مذکر رو محکوم به بدی و بی معرفتی نمیکنم و جنس مونث رو هم کاملا تبرئه نمی کنم.امیدوارم این سوء تفاهمو براتون حل کرده باشم.فقط کافیه بدونین که من فقط و فقط دلنوشته های خودم رو مینویسم.حتی نسبت به طرف مقابلم که یه مذکر هست و شاید در پاسخ رفتار اونه که دلنوشته هام اینطورن هیچ دلخوری ندارم.من این رو تقدیرمیدونم و اگر هنوز عاشقم به خاطر همینه که هیچ اهانت و شکایتی به هیچ مرد و پسر و مذکری ندارم.من مخلص همه ی دوستای خوبم هستم چه آقا و چه خانم.
بازم ممنون از حضور سبزت دوست من.بازم سر بزن.شاد باشی

حنوش... پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 09:00 ق.ظ http://www.hanoosh.blogfa.com

دوست خوبم سلام ...

از حضور پر مهرت واین همه مهربونی سپاسگذاریم ما هم خوشحالیم از اینه به وبلاگون سر زدین وخوشحال می شیم بیشتر با هم اشنا بشیم ... مگه میشه با شما تبادل لینک نکنیم من شما رو لینک می کنم ولی اگه امکانش باشه بگین با چه نامی شمارو لینک کنم منتظرتون هستم ...

موفق باشید

حبیبی پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 10:14 ق.ظ http://3arezoo.blogfa.com

سلام عزیز

خوبی عزیزم چه خبرا چه می کنی با ندیدن ما ...

فدات

سیاوش پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 11:44 ق.ظ http://www.n-new.blogfa.com

عالی بود به منم سر بزن

ایلیاد پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 11:49 ق.ظ http://since1989.blogsky.com

سخت است ... باورش!

اینجا، خانه خیال من است.

با چشم های خیره و منتظر،

هر روز ...

آن سوی ابرها را نظاره می کنم و

در خیال خود،

باغی به وسعت دنیا کشیده ام.

من رنگ می زنم،

من تازه می کنم،

من تا ابد به انتظار خواهم ماند.

تا رو به سوی زمین کنی ای نو بهار من،



از جایی درست ...

آن سوی ابرها.






امان از دست این قالبهای KHODAEI که توش پر از جک و جونوره!

ایلیاد پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 01:27 ب.ظ http://since1989.blogsky.com

ممنون

یک آدم اینجوری پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 02:49 ب.ظ http://yekadameinjoory.blogsky.com

سلام
آپم خوشحالم می کنی اگه بهم سر بزنی...

قربانت یک آدم اینجوری

شاعر غزل درد پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 04:02 ب.ظ http://ghazaledard.blogfa.com

سلام. وبلاگ ناقابل من با اشعار جدیدی از چهار دفترم منظر قدوم شماست.آمدنت را انتظار می کشم.شاد و سلامت باشید. از محبتتون در پست های قبلی هم خیلی خیلی سپاسگزارم.

جواد پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 05:09 ب.ظ http://dolaat.blogsky.com

سلام..خیلی عالیه
سکوت سرشار از سخنان ناگفته است
از حرکات ناکرده
اعتراف به عشق های نهان
و شگفتی های بر زبان نیامده
و درین سکوت
حقیقت ما نهفته است
حقیقت ما

شاعر غزل درد پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 08:43 ب.ظ http://ghazaledard.blogfa.com

سلام با هدیه ای به شما دوست عزیزم به روز کردم.منتظر قدوم مبارک شما هستم.شاد باشید و شاد

ماهی خانوم پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 09:29 ب.ظ http://mahinameh.blogsky.com

سلام دوست گلم
ما مجبوریم در هر شرایطی این جمله ی کلیشه ای رو به هم بگیم: پایان شب سیه سپید است...
به هر حال زندگی کن٬ هرجوری که هست و سعی کن حتی اگه شده نقش شاد بودن رو بازی کنی
جدی جدی شاد باشی
بووووووووس

سارا پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 10:28 ب.ظ http://sogande-eshgh.blogsky.com

سلام رئوفه
خوبی؟؟
طاعات و عباداتت قبول
عزیزم ممنونم که نگرانم بودی
چون مدرسه ها شروع شده من کمتر میام نت
خیلی خیلی شرمندتم که زودتر نتونستم بیام
اگه بار دیگه هم دیر اومدم نگران نشو
به محض این که بیام نت حتمآ بهت سر میزنم آخه من اینجا رو خیلی خیلی دوست دارم
هم خودشو / هم صاحبشو / هم مطالب پر از احساسشو

مواظب خودت باش خانومی

بازم ممنون

**التماس دعا**

فرزانه پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 10:42 ب.ظ http://www.v0r00dmamn00e.persianblog.ir

به رسم ادب [گل]سلام[گل]

ارزش وجود هر کس به اندازه حرفهایی است که برای نگفتن دارد...من به این باور رسیدم ..شما رو نمی دونم.

وبلاگ جالب و زیبایی دارید.
از اینکه به کلبه تنهایی من اومدید بی نهایت ممنون.
راستی لینکم رو در بین پیوند هاتون دیدم..خیلی خیلی ممنون.در اولین فرصت لینکتون میکنم.
امیدوارم این رفت و آمدها جنبه قویتری به خود بگیره.
موفق باشید[چشمک]

علی پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 11:39 ب.ظ http://bani.blogsky.com

سلام
رئوفه جان شما لطف دارین
ممنون

اصل حالت چطوره؟
دلت؟
من؟ شکر
اگه خدا هست
غیر لبخند کفر است

رئوفه عزیزم
عشق همه چیز است
همانگونه که تاج بر سر می نهد
به صلیب می کشد
اگر خورشید
گرما
و رنگین کمان را می پذیرم
باید سیل را نیز بپذیرم
طوفان را
و باران را

مراقب خودت باش
شاد باشی

سعیده جمعه 6 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:49 ق.ظ http://kaktoos55.blogsky.com/

پر پرواز ندارم
اما دلی دارم و
حسرت درناها
سلام دوست عزیز منم با کمال میل لینکت میکنم
موفق باشی

سوگند و هیلدا جمعه 6 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 10:53 ق.ظ http://www.nabze-kavir.blogfa.com

سلام. مرسی که قابل دونستین و سر زدین. وب زیبایی دارین. از لینکتونم ممنونم. راستی شما رو لینک کردم.
موفق باشین.

الهام جمعه 6 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 11:36 ق.ظ

سلام خانمی خوشگلممممم.چی کارا میکنی عزیزم.میبینم که بازم ترکوندی عزیزم.هم تو وبلاگ هم دانشگاااه.چند تا چند تا ۲۰ ردیف میکنی؟بابا عرصه رو باز بذار برای بقیه هم.دوست دارم خوشگلم.تو عشقمی. جون من فردا بیایا دلم برات یه ذره شده.راستی میبینم که عاشقی کلک.اون مرد خوشبخت کیه؟میبوسمت عزیزم.بوووووووس.
دوستدار همیشگیت دختر شب!

سلام عزیز دلم.مرسی که اومدی.منم دوست دارم و یه عالمه دلم برات تنگ شده گلم.چشم فردا میام.راستی نظر لطفته اونطورام که میگی نیست.
میگما کدوم مرد خوشبختو میگی حالا؟شوخی میکنم هیچکی بابا یکی که تو نمیشناسی خانمی.
دوست دارم.میبینمت گلم.شاد باشی

خسته اما عاشق جمعه 6 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 02:23 ب.ظ http://www.khasteazhame.blogsky.com/

سلام.ممنون از اینکه بهم سر زدی. باید بشینم وبلگتون را از اول تا آخر بخونم. کاش تنهایی همه آدما با اونی که دلشون میخواد پر بشه. برام دعا کن. باز هم به سراغم بیا

مرجان جمعه 6 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 04:35 ب.ظ http://myn.blogsky.com

سلام دوست عزیز
اول بگم مرسی که بهم سر زدی ... بعدم اینکه وبلاگت خیلی قشنگه خیلی مخصوصا عکس بالاش و کلا رنگ وبلاگت :)

با خوندن اون شعر بالا یاد این آهنگ افتادم :
به از تو می نویسم
به تو ای همیشه در یاد
ای همیشه از تو زنده
لحظه های رفته بر باد
.
.
.

واسه ایندفعه شاید این آهنگ رو بذارم توی پستم
شاد باشی

هرروز جمعه 6 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 05:46 ب.ظ http://harruz.persianblog.ir

سلام دوست خوبم. وبلاگ خوبی داری. خوشحالم باهات آشنا می شم. منم به روزم... به همفکری می خوام[گل][گل][گل]

ساینا جمعه 6 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 10:34 ب.ظ http://chakavaketanha.blogsky.com

توی نت پرسه میزدم گفتم سلامی کرده باشم عزیزم
می بوسمت

سعیده جمعه 6 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 11:16 ب.ظ http://kaktoos55.blogsky.com/

سلام
به دلتنگی های من سر می زنی ؟

علی شنبه 7 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:45 ق.ظ http://bani.blogsky.com

سلام رئوفه عزیز
سلام
به من لطف داری
چون وجودت سراپا لطفه

دل به دل راه داره

به من سر بزن

ایلیا شنبه 7 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:49 ق.ظ http://www.iliya.blogsky.com

سلام...ممنون از نظرت...راستی لینکمو درست کن ..روزات برفی منظورم آدرسه..http://www.iliya.blogsky.com

مریم شنبه 7 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 09:27 ق.ظ http://golmaryam67.blogfa.com

سلام دوست خوبم
وبت خیلی زیباست
منم لینکت کردم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد